چه چیزی برخی جوامع را از بقیه ثروتمند تر میکند؟ چرا بانک ها ورشکسته میشوند؟ مالیات چقدر باید باشد؟ اینها سوالاتی هستند که اقتصاددانها باید به آنها پاسخ دهند، اما اغلب بر سر آن اختلاف نظر دارند. از دید یک انسان عادی، اقتصاد یک زبان ناشناخته است: زبانی سرشار از اصلاحات پیچیده و ریاضیات پیشرفته. اخبار اقتصادی از دید چنین فردی غیر قابل درک است و نمیفهمد چرا قیمت سهام بالا و پایین میرود و اقتصاد از یک بحران به دامن بحران بعید میافتد. در حقیقت، زیر جبه اصلاحات تخصصی اقتصاد، این دانش از چند اصل ساده بیشتر تشکیل نشده است.
ما در اقتصادبه زبان ساده گوشه ای از نظریات در باب عملکرد اقتصاد و نحوه مدیریت آن را به شما نشان خواهیم داد.
پول کالایی جدا از ارزش نقدی خود، ارزش ذاتی هم دارد: شکل اولیه پول مثل سکههای طلا از این دست بودند. پول کالایی گران است، چون مواد خام ارزشمندی برای تولیدآن به کار میرود. در مقابل احتمال تقلب در آن زیاد است؛ ممکن است ضرابخانهها در فلز ارزشمند سکهها اختلاس کنند. میزان پول کالایی در گردش هم به موجود بودن آن کالا بستگی دارد؛ مثلا اگر ذخیره فلز تازهای پیدا شود، نقدینگی به جامعه سرازیر میشود.
پول بدون پشتوانه شکل پیچیدهتری از پول است که از این مشکلات پرهیز میکند؛ اسکناس 100 دلاری و اعتبار الکترونیکی ربطی به یک کالای اساسی و زیربنایی ندارند. اینها پول هستند، چون جامعه توافق کرده است آنها پول باشند. اگر پول بدون پشتوانه از سوی یک دولت هوشمند کنترل شود، میتواند سیاست پولی را ممکن کند؛ منظور دستکاری نرخ سود و ذخیره نقدینگی به منظور مدیریت اقتصاد است. اما این ریسک هم وجود دارد که دولت ضعیفی میزان پول بیشتری چاپ کرده و باعث ایجاد تورم شود.
نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید