مهمترین عوامل موفقیت در معامله گران بازارهای مالی

هر کسی که می‌خواهد یک معامله‌گر سهام سودآور شود، فقط باید چند دقیقه آنلاین باشد تا عباراتی مانند «تجارت خود را برنامه‌ریزی کنید؛ طرح خود را معامله کنید» و «زیان خود را به حداقل برسانید» را بیابد. برای معامله گران جدید، این نکات می تواند بیشتر شبیه یک حواس پرتی باشد تا توصیه عملی. اگر در تجارت تازه وارد هستید، احتمالاً فقط می خواهید بدانید که چگونه عجله کنید و درآمد کسب کنید.

هر یک از قوانین زیر مهم است، اما زمانی که آنها با هم کار می کنند اثرات قوی دارند. در نظر گرفتن آنها می تواند شانس شما را برای موفقیت در بازارها افزایش دهد.

قانون 1: همیشه از طرح یا همان استراتژی معاملاتی استفاده کنید

طرح معاملاتی مجموعه ای از قوانین مکتوب است که معیارهای ورود، خروج و مدیریت پول معامله گر را برای هر خرید مشخص می کند.

با فناوری امروزی، آزمایش یک ایده معاملاتی، قبل از ریسک کردن پول واقعی آسان است. این روش که به عنوان بک تست شناخته می شود، به شما امکان می دهد ایده معاملاتی خود را با استفاده از داده های تاریخی اعمال کنید و تعیین کنید که آیا این ایده قابل اجرا است یا خیر. هنگامی که یک طرح توسعه یافت و آزمایش بکآزمایی نتایج خوبی را نشان داد، می توان از آن در معاملات واقعی استفاده کرد.

قانون 2: با معامله مانند یک تجارت رفتار کنید

برای موفقیت، باید به معاملات به عنوان یک تجارت تمام وقت یا نیمه وقت نگاه کنید، نه به عنوان یک سرگرمی یا شغل.
اگر به عنوان یک سرگرمی مورد توجه قرار گیرد، هیچ تعهد واقعی برای یادگیری وجود ندارد. اگر این یک شغل باشد، می تواند ناامید کننده باشد زیرا هیچ چک حقوقی منظمی وجود ندارد.

معامله یک تجارت است و متحمل هزینه، ضرر، مالیات، عدم اطمینان، استرس و ریسک می شود. به عنوان یک معامله گر، شما اساسا صاحب یک کسب و کار کوچک هستید و باید برای به حداکثر رساندن پتانسیل کسب و کار خود تحقیق و استراتژی داشته باشید.

قانون 3: از فناوری به نفع خود استفاده کنید

معاملات یک تجارت رقابتی است. می‌توان فرض کرد که فردی که در طرف دیگر معامله نشسته است، از تمام فناوری موجود بهره می‌برد.
پلتفرم‌های نمودار به معامله‌گران راه‌های بی‌نهایتی برای مشاهده و تحلیل بازارها می‌دهند. بک تست یک ایده با استفاده از داده های تاریخی از اشتباهات پرهزینه جلوگیری می کند. دریافت به‌روزرسانی‌های بازار از طریق تلفن هوشمند به ما امکان می‌دهد تا معاملات را در هر نقطه نظارت کنیم. فناوری که ما بدیهی می دانیم، مانند اتصال به اینترنت پرسرعت، می تواند عملکرد معاملات را تا حد زیادی افزایش دهد.
استفاده از فناوری به نفع خود، و به روز نگه داشتن محصولات جدید، می تواند در تجارت سرگرم کننده و مفید باشد.

قانون 4: از سرمایه تجاری خود محافظت کنید

صرفه جویی در پول کافی برای تامین مالی یک حساب تجاری، زمان و تلاش زیادی را می طلبد. اگر مجبور شوید این کار را دو بار انجام دهید، می تواند حتی دشوارتر باشد.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که محافظت از سرمایه تجاری شما مترادف با عدم تجربه معامله با ضرر نیست. همه معامله گران معاملات زیانده دارند. حفاظت از سرمایه مستلزم عدم پذیرش ریسک های غیرضروری و انجام هر کاری که می توانید برای حفظ تجارت خود انجام دهید.

قانون 5: دانشجوی بازار شوید

آن را به عنوان ادامه تحصیل در نظر بگیرید. معامله گران باید هر روز بر یادگیری بیشتر تمرکز کنند. مهم است که به یاد داشته باشید که درک بازارها، و همه پیچیدگی های آنها، یک فرآیند مداوم و مادام العمر است. تحقیقات سخت به معامله گران اجازه می دهد تا حقایق را درک کنند، مانند اینکه گزارش های مختلف اقتصادی به چه معنا هستند. تمرکز و مشاهده به معامله گران اجازه می دهد تا غرایز خود را تیز کنند و تفاوت های ظریف را بیاموزند.

سیاست جهانی، رویدادهای خبری، روندهای اقتصادی - حتی آب و هوا - همه بر بازارها تأثیر دارند. محیط بازار پویا است. هر چه معامله گران بیشتر بازارهای گذشته و فعلی را درک کنند، آمادگی بیشتری برای رویارویی با آینده دارند.

قانون ششم: فقط چیزی را که می توانید از دست بدهید، ریسک کنید

قبل از شروع استفاده از پول نقد واقعی، مطمئن شوید که تمام پول موجود در آن حساب معاملاتی واقعاً قابل مصرف است. اگر اینطور نیست، معامله گر باید به پس انداز ادامه دهد تا زمانی که اینطور شود. پول در حساب معاملاتی نباید برای شهریه کالج بچه ها یا پرداخت وام مسکن اختصاص داده شود. معامله گران هرگز نباید به خود اجازه دهند فکر کنند که صرفاً از این تعهدات مهم دیگر پول قرض می گیرند.

از دست دادن پول به اندازه کافی آسیب زا است. اگر سرمایه ای باشد که در وهله اول هرگز نباید به خطر می افتاد، حتی بیشتر از آن.

قانون 7: یک روش بر اساس واقعیت ها ایجاد کنید

صرف زمان برای توسعه یک روش معاملاتی مناسب ارزش تلاش را دارد. ممکن است وسوسه انگیز باشد که به کلاهبرداری های مبادله ای «خیلی آسان مثل چاپ پول است» که در اینترنت رایج است، باور کنیم. اما حقایق، نه احساسات یا امید، باید الهام بخش توسعه یک طرح معاملاتی باشند.

معامله گرانی که عجله ای برای یادگیری ندارند، معمولاً زمان آسان تری برای بررسی تمام اطلاعات موجود در اینترنت دارند. این را در نظر بگیرید: اگر بخواهید شغل جدیدی را شروع کنید، به احتمال زیاد باید حداقل یک یا دو سال در یک کالج یا دانشگاه تحصیل کنید تا اینکه حتی واجد شرایط درخواست موقعیت در رشته جدید باشید. یادگیری نحوه تجارت حداقل به همان مقدار زمان و تحقیق و مطالعه مبتنی بر واقعیت نیاز دارد.

قانون 8: همیشه از (Stop Loss) حد ضرر استفاده کنید

استاپ ضرر یک مقدار ریسک از پیش تعیین شده است که یک معامله گر مایل است با هر معامله آن را بپذیرد. استاپ ضرر می تواند یک مقدار دلار یا درصد باشد، اما در هر صورت، قرار گرفتن معامله گر را در طول معامله محدود می کند. استفاده از حد ضرر می تواند مقداری از استرس معاملات را از بین ببرد زیرا می دانیم که در هر معامله ای فقط مقدار X را از دست خواهیم داد.

نداشتن استاپ ضرر عمل بدی است، حتی اگر منجر به یک معامله برنده شود. خروج با توقف ضرر و در نتیجه داشتن یک معامله بازنده، اگر در قوانین طرح معاملاتی قرار گیرد، باز هم معاملات خوبی است. ایده آل این است که از همه معاملات با سود خارج شوید، اما این واقع بینانه نیست. استفاده از توقف تلفات حفاظتی کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که ضررها و خطرات محدود هستند.

قانون 9: بدانید چه زمانی معامله را متوقف کنید

دو دلیل برای توقف معامله وجود دارد: یک طرح معاملاتی ناکارآمد و یک معامله گر ناکارآمد.

یک طرح تجاری ناکارآمد زیان های بسیار بیشتری از آنچه در آزمایش های تاریخی پیش بینی شده بود نشان می دهد. پیش می آید. ممکن است بازارها تغییر کرده باشند یا نوسانات کاهش یافته باشد. به هر دلیلی، برنامه معاملاتی آنطور که انتظار می رود عمل نمی کند.

بی احساس و کاسبکار بمانید. وقت آن است که طرح معاملاتی را دوباره ارزیابی کنید و چند تغییر ایجاد کنید یا با یک برنامه معاملاتی جدید از نو شروع کنید. طرح تجاری ناموفق مشکلی است که باید حل شود. لزوماً پایان تجارت تجاری نیست.

یک معامله گر ناکارآمد کسی است که یک برنامه معاملاتی ایجاد می کند اما نمی تواند آن را دنبال کند. استرس بیرونی، عادات بد و عدم فعالیت بدنی همگی می توانند به این مشکل کمک کنند. معامله‌گری که در شرایط اوج معامله نیست، باید استراحت کند. پس از رفع هرگونه مشکل و چالش، معامله گر می تواند به تجارت بازگردد.

قانون 10: معامله را در چشم انداز حفظ کنید

هنگام معامله بر روی تصویر بزرگ متمرکز بمانید. یک معامله با ضرر نباید ما را شگفت زده کند. بخشی از تجارت است. تجارت برنده تنها یک قدم در مسیر رسیدن به یک تجارت سودآور است. این سود انباشته است که تفاوت ایجاد می کند.

هنگامی که یک معامله گر برد و باخت را به عنوان بخشی از تجارت بپذیرد، احساسات تأثیر کمتری بر عملکرد معاملات خواهند داشت. این بدان معنا نیست که ما نمی‌توانیم در مورد یک تجارت ثمربخش هیجان‌زده باشیم، اما باید در نظر داشته باشیم که معامله با ضرر هرگز دور از دسترس نیست.

تعیین اهداف واقع بینانه بخش مهمی از چشم انداز معاملات است. کسب و کار شما باید بازدهی معقولی را در مدت زمان معقولی کسب کند. اگر انتظار دارید تا سه شنبه مولتی میلیونر شوید، خود را برای شکست آماده کرده اید.

درک اهمیت هر یک از این قوانین معاملاتی و نحوه کار آنها با یکدیگر می تواند به یک معامله گر کمک کند تا یک معامله تجاری بادوام ایجاد کند. معامله گری کار سختی است و معامله گرانی که نظم و حوصله پیروی از این قوانین را دارند، می توانند شانس موفقیت خود را در یک عرصه بسیار رقابتی افزایش دهند.

ترجمه اختصاصی بارز